ابراز احساسات به سبک بابایی
امروز می خوام با طول 11 سانتی متری و وزن 110 گرمیم توی هفته 16 از باباییم بنویسم شاید این روزا به دلیل اینکه من تو شکم مامانی هستم .... فقط از خودم و مامانی بنویسم و حضور بابایی تو خاطراتم کمرنگ به نظر بیاد... اما اصلا اصلا این طور نیست... با اینکه بابایی زیاد از بچه ها خوشش نمیاد... و بیشتر به خاطر مامانی بود که رضایت به اومدن من داد... ولی تو این مدت انقدر که بابایی هوای منو داشته مامانی به فکرم نبوده از وقت گرفتن پیش یه دکتر خوب بگیر تا غذاهایی که واسه من خوبه.... روزهایی که مامانی خیلی حالش بده و حال خوردن غذا را نداره.... بابایی با گفتن بچه الآن گرسنه است وجدان مامانی را بیدار می کنه و اینطوری مامان سعی می کن...
نویسنده :
مامان آرزو
20:10